معنی فارسی catalepsies

B1

به حالتی اطلاق می‌شود که در آن بیمار قادر به حرکت یا احساس نمی‌باشد.

A condition characterized by a trance-like state where a person cannot move or respond.

example
معنی(example):

کاتالیپسی‌ها می‌توانند به عنوان نتیجه‌ای از شرایط عصبی رخ دهند.

مثال:

Catalepsies can occur as a result of neurological conditions.

معنی(example):

درک کاتالیپسی‌ها برای حرفه‌ای‌های پزشکی حیاتی است.

مثال:

Understanding catalepsies is crucial for medical professionals.

معنی فارسی کلمه catalepsies

: معنی catalepsies به فارسی

به حالتی اطلاق می‌شود که در آن بیمار قادر به حرکت یا احساس نمی‌باشد.