معنی فارسی cataleptically
B2بهطرز کاتالپتیکال؛ به حالت بیحرکتی یا عدم واکنش به محرکها اشاره دارد.
In a manner characterized by catalepsis; unresponsive and immobile
- ADVERB
example
معنی(example):
بازیگر شخصیت را بهطور کاتالپتیکال بازی کرد تا مبارزات او را برجسته کند.
مثال:
The actor portrayed the character cataleptically to emphasize his struggles.
معنی(example):
او بهطور کاتالپتیکال روی زمین خوابیده بود و به محرکها پاسخ نمیداد.
مثال:
She lay cataleptically on the floor, unresponsive to stimuli.
معنی فارسی کلمه cataleptically
:
بهطرز کاتالپتیکال؛ به حالت بیحرکتی یا عدم واکنش به محرکها اشاره دارد.