معنی فارسی cataloguist

B2

فردی که مسئول ایجاد و نگهداری فهرست‌ها و سیستم‌های فهرست‌نویسی است.

A person who organizes and manages catalogs, particularly in libraries or other collections.

example
معنی(example):

یک فهرست‌نویس نقش حیاتی در حفظ سازماندهی کتابخانه ایفا می‌کند.

مثال:

A cataloguist plays a vital role in maintaining the library's organization.

معنی(example):

فهرست‌نویس سوابق را به‌روز کرد تا شامل ورودی‌های جدید شود.

مثال:

The cataloguist updated the records to include new arrivals.

معنی فارسی کلمه cataloguist

: معنی cataloguist به فارسی

فردی که مسئول ایجاد و نگهداری فهرست‌ها و سیستم‌های فهرست‌نویسی است.