معنی فارسی catawampus
B1به معنی نابجا، کج یا نامنظم.
Describing something that is askew or not in proper position.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تابلوی نقاشی به صورت کاتاوامپوس بر روی دیوار آویزان بود.
مثال:
The painting hung catawampus on the wall.
معنی(example):
او روشی کاتاوامپوس برای سازماندهی میز خود داشت.
مثال:
He had a catawampus way of organizing his desk.
معنی فارسی کلمه catawampus
:
به معنی نابجا، کج یا نامنظم.