معنی فارسی catch-someone-red-handed
B1این عبارت به معنی دستگیر کردن شخص در حال انجام جرم یا کار ناپسند است، به طوری که هیچ شک و شبههای دربارهٔ گناهکار بودن او وجود ندارد.
To catch someone in the act of doing something wrong or illegal.
- IDIOM
example
معنی(example):
پلیس او را در حال دزدی رنگی گرفت.
مثال:
The police caught him red-handed while he was stealing.
معنی(example):
او در حال باز کردن فایلهای محرمانه رنگی گرفت.
مثال:
She was caught red-handed when she opened the confidential files.
معنی فارسی کلمه catch-someone-red-handed
:
این عبارت به معنی دستگیر کردن شخص در حال انجام جرم یا کار ناپسند است، به طوری که هیچ شک و شبههای دربارهٔ گناهکار بودن او وجود ندارد.