معنی فارسی categorial

B2

دسته‌بندی‌شده، مربوط به یا مرتبط با دسته‌بندی‌ها و تقسیم‌بندی‌های مشخص.

Relating to categories or classifications.

example
معنی(example):

تفاوت دسته‌بندی‌شده بین دو گروه مهم است.

مثال:

The categorial distinction between the two groups is important.

معنی(example):

در فلسفه، اصطلاحات دسته‌بندی‌شده به تعریف واضح مفاهیم کمک می‌کند.

مثال:

In philosophy, categorial terms help define concepts clearly.

معنی فارسی کلمه categorial

: معنی categorial به فارسی

دسته‌بندی‌شده، مربوط به یا مرتبط با دسته‌بندی‌ها و تقسیم‌بندی‌های مشخص.