معنی فارسی catenulate
B1توصیف کننده ساختارهایی که به شکل زنجیر یا اتصال پیوسته هستند.
Describing something that is chain-like or occurring in a series.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کاتنولیت برای توصیف ساختارهایی است که زنجیر مانند هستند.
مثال:
Catenulate describes structures that are chain-like.
معنی(example):
برخی از گیاهان دارای گلهای کاتنولیت هستند.
مثال:
Some plants have catenulate flowers.
معنی فارسی کلمه catenulate
:
توصیف کننده ساختارهایی که به شکل زنجیر یا اتصال پیوسته هستند.