معنی فارسی cateringly
B1به معنای ارائه خدمات غذا برای رویدادها و مجالس در قالب کاترینگ.
In a manner related to the provision of food services for events.
- ADVERB
example
معنی(example):
آنها در حال تأمین غذا برای این رویداد در آخر هفته هستند.
مثال:
They are catering for the event this weekend.
معنی(example):
این شرکت در رویدادهای با سازماندهی تأمین غذا تخصص دارد.
مثال:
The company specializes in cateringly organized events.
معنی فارسی کلمه cateringly
:
به معنای ارائه خدمات غذا برای رویدادها و مجالس در قالب کاترینگ.