معنی فارسی catharizing
B1عمل تخلیه عواطف و احساسات به طوری که فرد را به آرامش برساند.
The process of emotionally purifying or cleansing oneself.
- VERB
example
معنی(example):
کاتارز کردن میتواند بخشی حیاتی از فرایند درمان باشد.
مثال:
Catharizing can be a crucial part of healing.
معنی(example):
عمل کاتارز کردن اغلب به وضوح منتهی میشود.
مثال:
The act of catharizing often leads to clarity.
معنی فارسی کلمه catharizing
:
عمل تخلیه عواطف و احساسات به طوری که فرد را به آرامش برساند.