معنی فارسی catharping

B1

عمل استفاده از کاتارپین، که معمولاً به فعالیت‌های خاص مربوط می‌شود.

The act of utilizing or working with a specific tool or method.

example
معنی(example):

او را در حال کاتارپین در حین کار بر روی هنر خود دیدم.

مثال:

I saw her catharping while working on her art.

معنی(example):

کاتارپین نیاز به تمرین زیادی دارد.

مثال:

Catharping requires a lot of practice.

معنی فارسی کلمه catharping

: معنی catharping به فارسی

عمل استفاده از کاتارپین، که معمولاً به فعالیت‌های خاص مربوط می‌شود.