معنی فارسی catholici
B1کلمهای که به گروه یا مومنان مربوط به کلیسای کاتولیک اشاره دارد.
A term used to refer to members or followers of the Catholic Church.
- NOUN
example
معنی(example):
کاتولیکیها به خاطر تعهدشان به ترویج ایمانشان شناخته میشدند.
مثال:
The catholici were known for their commitment to spreading their faith.
معنی(example):
در طول تاریخ، کاتولیکیها نقش مهمی در بسیاری از جوامع ایفا کردهاند.
مثال:
Throughout history, the catholici have played a significant role in many societies.
معنی فارسی کلمه catholici
:
کلمهای که به گروه یا مومنان مربوط به کلیسای کاتولیک اشاره دارد.