معنی فارسی catouse
B1کاتوس کردن به معنای ترتیب دادن و سازماندهی اشیاء به روشی خاص است.
To arrange or organize items in a systematic manner.
- VERB
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت قبل از مسابقه، دوچرخه جدیدش را کاتوس کند.
مثال:
She decided to catouse her new bike before the race.
معنی(example):
او همیشه ابزارهایش را کاتوس میکند تا منظم باشند.
مثال:
He always catouses his tools to keep them organized.
معنی فارسی کلمه catouse
:
کاتوس کردن به معنای ترتیب دادن و سازماندهی اشیاء به روشی خاص است.