معنی فارسی catpiece
B1کاتپیس به قطعهای از یک شیء یا سازه اشاره دارد که نقش خاصی دارد.
A piece or component of a larger item, often used in puzzles or mechanisms.
- NOUN
example
معنی(example):
کاتپیس بخش ضروری پازل بود.
مثال:
The catpiece was an essential part of the puzzle.
معنی(example):
او یک کاتپیس نادر در فروشگاه عتیقه پیدا کرد.
مثال:
She found a rare catpiece at the antique shop.
معنی فارسی کلمه catpiece
:
کاتپیس به قطعهای از یک شیء یا سازه اشاره دارد که نقش خاصی دارد.