معنی فارسی cattishness
B1ویژگی یا حالت بدخواهی و کینهوری که به روابط اجتماعی آسیب میزند.
The quality of being spiteful or malicious, often detrimental to social relationships.
- NOUN
example
معنی(example):
کینهورزی او او را از همکارانش دور کرد.
مثال:
Her cattishness alienated her from her colleagues.
معنی(example):
کینهورزی معمولاً در محیطهای رقابتی دیده میشود.
مثال:
Cattishness is often seen in competitive environments.
معنی فارسی کلمه cattishness
:
ویژگی یا حالت بدخواهی و کینهوری که به روابط اجتماعی آسیب میزند.