معنی فارسی cautivo

C1

یک فرد یا حیوانی که در اسارت یا حبس قرار دارد.

A captive or prisoner; someone who is held against their will.

example
معنی(example):

محبوس پس از چند روز آزاد شد.

مثال:

El cautivo fue liberado después de varios días.

معنی(example):

شکنجه‌ها و سختی‌های خود را به اشتراک گذاشتند.

مثال:

Los cautivos compartieron sus historias de lucha.

معنی فارسی کلمه cautivo

: معنی cautivo به فارسی

یک فرد یا حیوانی که در اسارت یا حبس قرار دارد.