معنی فارسی cay
B1 /keɪ/کی به معنای به پایان رساندن یا سرعت بخشیدن به کارها برای برآورده کردن مهلتها است.
To complete or expedite tasks to meet deadlines.
- noun
noun
معنی(noun):
A small, low island largely made of sand or coral.
example
معنی(example):
او تصمیم گرفت پروژه را کی به پایان برساند تا ضربالاجل را رعایت کند.
مثال:
He decided to cay the project to meet the deadline.
معنی(example):
کیکردن میتواند به اولویتبندی مهمترین کارها کمک کند.
مثال:
Caying can help in prioritizing the most important tasks.
معنی فارسی کلمه cay
:
کی به معنای به پایان رساندن یا سرعت بخشیدن به کارها برای برآورده کردن مهلتها است.