معنی فارسی cenobies

B2

جمع سناوبی، مکان‌هایی که گروهی از راهبان در آن زندگی می‌کنند.

Plural form of cenoby; multiple communities of monks.

example
معنی(example):

موزه اشیاء باستانی از سناوبی‌های مختلف را به نمایش گذاشت.

مثال:

The museum displayed artifacts from various ancient cenobies.

معنی(example):

چندین سناوبی در دوره قرون وسطی رونق داشتند.

مثال:

Several cenobies flourished during the medieval period.

معنی فارسی کلمه cenobies

: معنی cenobies به فارسی

جمع سناوبی، مکان‌هایی که گروهی از راهبان در آن زندگی می‌کنند.