معنی فارسی centesis
B1سنتز، عمل سوراخ کردن با سوزن برای جمع آوری مایع از بدن.
A surgical procedure to puncture a cavity or organ to collect fluid.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک یک سسنتز برای جمعآوری مایع از بدن انجام داد.
مثال:
The doctor performed a centesis to collect fluid from the body.
معنی(example):
سنتز به طور معمول برای تشخیص شرایط پزشکی استفاده میشود.
مثال:
Centesis is often used to diagnose medical conditions.
معنی فارسی کلمه centesis
:
سنتز، عمل سوراخ کردن با سوزن برای جمع آوری مایع از بدن.