معنی فارسی centrefield

B1

میدانی در مرکز یک زمین ورزشی (مانند بیس‌بال یا کریکت) که برای بازی موثر ضروری است.

The central area of a sports field, important for gameplay and strategy.

noun
معنی(noun):

The central part of the outfield

example
معنی(example):

تیم بیس‌بال در بخش وسط میدان تمرین می‌کند.

مثال:

The baseball team practices in the centrefield section.

معنی(example):

در کریکت، میدان مرکزی برای برنامه‌ریزی بازی‌ها حیاتی است.

مثال:

In cricket, the centrefield is critical for strategizing plays.

معنی فارسی کلمه centrefield

: معنی centrefield به فارسی

میدانی در مرکز یک زمین ورزشی (مانند بیس‌بال یا کریکت) که برای بازی موثر ضروری است.