معنی فارسی centrodorsally

B1

centrodorsally به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن سمت بالای یک موجود یا شی در نظر گرفته می‌شود.

In a manner that considers the upper side of a creature or object.

example
معنی(example):

ماهی به‌صورت centrodorsally برای عبور از آب شنا می‌کند.

مثال:

The fish swims centrodorsally to navigate through the water.

معنی(example):

آنها به‌صورت centrodorsally به مسئله نزدیک شدند تا مشکلات اصلی را بررسی کنند.

مثال:

They approached the issue centrodorsally to discuss the core problems.

معنی فارسی کلمه centrodorsally

: معنی centrodorsally به فارسی

centrodorsally به شیوه‌ای اشاره دارد که در آن سمت بالای یک موجود یا شی در نظر گرفته می‌شود.