معنی فارسی centroidal

B2

نقطه‌ای که مجموع فاصله‌های آن از نقاط مرزی به کمترین مقدار می‌رسد و در هندسه به ویژه در شکل‌های هندسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

Relating to the centroid, which is the center of mass of a geometric shape.

example
معنی(example):

نقطهٔ مرکزی مثلث نقطهٔ مرکز جرم آن است.

مثال:

The centroidal point of the triangle is its center of mass.

معنی(example):

در هندسه، محور مرکزی یک مفهوم اساسی برای درک توزیع جرم است.

مثال:

In geometry, the centroidal axis is a crucial concept for understanding mass distribution.

معنی فارسی کلمه centroidal

: معنی centroidal به فارسی

نقطه‌ای که مجموع فاصله‌های آن از نقاط مرزی به کمترین مقدار می‌رسد و در هندسه به ویژه در شکل‌های هندسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.