معنی فارسی centronote

B1

نقطه مرکزی یک مجموعه داده یا نمودار که می‌تواند برای تحلیل و بررسی روندها استفاده شود.

A central point in a data set or graph that is used to analyze and highlight trends.

example
معنی(example):

یک سنترونوت نقطه مرکزی مجموعه داده‌ها را علامت‌گذاری می‌کند.

مثال:

A centronote marks the central point of the data set.

معنی(example):

در ترسیم نمودار، سنترونوت به شناسایی روندهای کلیدی کمک می‌کند.

مثال:

In graphing, the centronote helps identify key trends.

معنی فارسی کلمه centronote

: معنی centronote به فارسی

نقطه مرکزی یک مجموعه داده یا نمودار که می‌تواند برای تحلیل و بررسی روندها استفاده شود.