معنی فارسی chachachaed
B1فعلی که به معنی رقصیدن به سبک چچا و انجام حرکات آن به پایان میرسد.
Past tense of chachacha, indicating the action of having danced in that style.
- VERB
example
معنی(example):
آنها در حین اجرا به زیبایی چچاه میرقصیدند.
مثال:
They chachachaed beautifully during the performance.
معنی(example):
رقصندگان به سرعت در سراسر صحنه چچاه میرقصیدند.
مثال:
The dancers chachachaed quickly across the stage.
معنی فارسی کلمه chachachaed
:
فعلی که به معنی رقصیدن به سبک چچا و انجام حرکات آن به پایان میرسد.