معنی فارسی chafflike
B2شبیه کاه، به چیزی که سبک و بیارزش باشد و به راحتی پراکنده یا دور انداخته شود، اطلاق میشود.
Resembling chaff; light and insignificant, easily dispersed.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت گیاه خشک شده شبیه کاه بود و به راحتی در باد پراکنده میشد.
مثال:
The texture of the dried plant was chafflike and easily blew away in the wind.
معنی(example):
باقیمانده کاهی پس از برداشت در سرتاسر زمین پخش شد.
مثال:
The chafflike residue from the harvest was scattered across the field.
معنی فارسی کلمه chafflike
:
شبیه کاه، به چیزی که سبک و بیارزش باشد و به راحتی پراکنده یا دور انداخته شود، اطلاق میشود.