معنی فارسی challengee
B1چالشپذیر، کسی که به چالش دعوت شده و باید به آن پاسخ دهد.
The person or entity that is being challenged.
- NOUN
example
معنی(example):
چالشپذیر بدون hesitation شرایط را پذیرفت.
مثال:
The challengee accepted the terms without hesitation.
معنی(example):
در یک رقابت، چالشپذیر باید تواناییهای خود را نشان دهد.
مثال:
In a competition, the challengee must demonstrate their abilities.
معنی فارسی کلمه challengee
:
چالشپذیر، کسی که به چالش دعوت شده و باید به آن پاسخ دهد.