معنی فارسی challengingly
B1چالشبرانگیز به معنای ایجاد چالش یا دشواری در انجام یک کار.
In a manner that poses a challenge.
- ADVERB
example
معنی(example):
مسئله ریاضی به طرز چالشبرانگیزی حل شد.
مثال:
The math problem was solved challengingly.
معنی(example):
او به طرز چالشبرانگیزی به کار نزدیک شد تا بهبود را تشویق کند.
مثال:
She approached the task challengingly to foster improvement.
معنی فارسی کلمه challengingly
:
چالشبرانگیز به معنای ایجاد چالش یا دشواری در انجام یک کار.