معنی فارسی champagnize
B1عمل تبدیل یک رویداد یا جمع به یک جشن با افزودن شامپانی یا نشانههای تجمل و شادی.
To add champagne to an event or situation in order to enhance its festive or luxurious qualities.
- OTHER
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند شام ساده خود را به مناسبت خاص شامپانی کنند.
مثال:
They decided to champagnize their simple dinner for the occasion.
معنی(example):
بیایید برای احساس شادابتر، مهمانی بعدیمان را شامپانی کنیم.
مثال:
Let's champagnize our next party for a more festive feel.
معنی فارسی کلمه champagnize
:
عمل تبدیل یک رویداد یا جمع به یک جشن با افزودن شامپانی یا نشانههای تجمل و شادی.