معنی فارسی chancy
B2پرخطر، غیرقابل پیشبینی، به چیزی اشاره دارد که ممکن است موفق یا ناموفق باشد.
Involving a risk or uncertainty; dependent on chance.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Uncertain, risky, hazardous
معنی(adjective):
Subject to chance; random
معنی(adjective):
Lucky; bringing good luck
example
معنی(example):
این یک تصمیم خطرناک بود که در یک شرکت جدید سرمایهگذاری کنیم.
مثال:
It was a chancy decision to invest in such a new company.
معنی(example):
هوای این زمان از سال بسیار پرخطر است.
مثال:
The weather is quite chancy this time of year.
معنی فارسی کلمه chancy
:
پرخطر، غیرقابل پیشبینی، به چیزی اشاره دارد که ممکن است موفق یا ناموفق باشد.