معنی فارسی changefulness
B1تغییرپذیری، حالت یا ویژگیای که به تغییرات مکرر اشاره دارد، بهویژه در سیستمی که به طور مداوم در حال تغییر است.
The quality of being subject to change; variability.
- NOUN
example
معنی(example):
تغییرپذیری آب و هوا برنامهریزی یک پیک نیک را دشوار میکند.
مثال:
The changefulness of the weather makes it hard to plan a picnic.
معنی(example):
او از تغییرپذیری طبیعت در طول فصول مختلف قدردانی کرد.
مثال:
He admired the changefulness of nature throughout the seasons.
معنی فارسی کلمه changefulness
:
تغییرپذیری، حالت یا ویژگیای که به تغییرات مکرر اشاره دارد، بهویژه در سیستمی که به طور مداوم در حال تغییر است.