معنی فارسی changemaker

B2

افرادی که برای ایجاد تغییر در جامعه و نهادها تلاش می‌کنند و تأثیر مثبتی دارند.

A person who inspires or enables others to achieve positive social change.

example
معنی(example):

او تغییرساز است که دیگران را به ایجاد تفاوت الهام می‌بخشد.

مثال:

She is a changemaker who inspires others to make a difference.

معنی(example):

سازمان‌ها به تغییرسازان بیشتری نیاز دارند تا به مسائل اجتماعی رسیدگی کنند.

مثال:

Organizations need more changemakers to address social issues.

معنی فارسی کلمه changemaker

: معنی changemaker به فارسی

افرادی که برای ایجاد تغییر در جامعه و نهادها تلاش می‌کنند و تأثیر مثبتی دارند.