معنی فارسی chapless

B2

بدون روحانی، به معنای نبودن یک روحانی در جامعه یا گروه.

Describing a community or group that lacks a chaplain or spiritual leader.

example
معنی(example):

پس از خارج شدن کشیش، جامعه بدون روحانی بود.

مثال:

After the priest left, the community was chapless.

معنی(example):

مؤمنان بدون رهبر خود احساس فقدان روحانی داشتند.

مثال:

The congregation felt chapless without their leader.

معنی فارسی کلمه chapless

: معنی chapless به فارسی

بدون روحانی، به معنای نبودن یک روحانی در جامعه یا گروه.