معنی فارسی charismas
B1کشش یا جذابیت ویژهای که یک شخص میتواند داشته باشد و دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.
The exceptional charm or appeal of a person that affects others.
- NOUN
example
معنی(example):
شخصیت جذاب رهبر، تمام تیم را الهام بخشید.
مثال:
The charismas of the leader inspired the entire team.
معنی(example):
شخصیت جذاب او را به یک سخنران محبوب در رویدادها تبدیل کرد.
مثال:
Her charismas made her a popular speaker at events.
معنی فارسی کلمه charismas
:
کشش یا جذابیت ویژهای که یک شخص میتواند داشته باشد و دیگران را تحت تأثیر قرار دهد.