معنی فارسی charmful
B1سازگار با جاذبه و محبت، به طور کلی برای توصیف چیزی که دلپذیر است.
Having a pleasing or delightful quality.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گربه جذاب همه را به خود جلب کرد.
مثال:
The charmful cat attracted everyone's attention.
معنی(example):
یک لبخند دلپذیر میتواند روز را روشن کند.
مثال:
A charmful smile can brighten the day.
معنی فارسی کلمه charmful
:
سازگار با جاذبه و محبت، به طور کلی برای توصیف چیزی که دلپذیر است.