معنی فارسی chasmy
B1چشمال به معنای حس عمیق و معماگونه؛ حکایت از احساسات عمیق دارد.
Characterized by a deep or enigmatic quality.
- OTHER
example
معنی(example):
نگاه چشمال او حس معما را به همراه داشت.
مثال:
Her chasmy gaze held a sense of mystery.
معنی(example):
جو چشمال اتاق ملموس بود.
مثال:
The chasmy atmosphere of the room was palpable.
معنی فارسی کلمه chasmy
:
چشمال به معنای حس عمیق و معماگونه؛ حکایت از احساسات عمیق دارد.