معنی فارسی chattering,

B1

چت کردن، صدای صحبت یا گفتگو به ویژه در بین گروهی از افراد.

The act of talking continuously, often about trivial matters.

example
معنی(example):

من می‌توانستم در صبح صدای chatter کردن پرندگان را بشنوم.

مثال:

I could hear the chattering of the birds in the morning.

معنی(example):

بچه‌ها در حین بازی در حیاط chatter می‌کردند.

مثال:

The kids were chattering away while playing in the yard.

معنی فارسی کلمه chattering,

: معنی chattering, به فارسی

چت کردن، صدای صحبت یا گفتگو به ویژه در بین گروهی از افراد.