معنی فارسی chattiness
B1گفتگوپذیری، حالتی از فرد که تمایل به صحبت کردن و ارتباط کلامی دارد.
The quality of being talkative or inclined to engage in conversation.
- NOUN
example
معنی(example):
گفتگوپذیری او باعث شد مهمانی لذتبخش باشد.
مثال:
Her chattiness made the party enjoyable.
معنی(example):
گفتگوپذیری گاهی اوقات میتواند در جلسات حواسپرتی ایجاد کند.
مثال:
Chattiness can sometimes be distracting in meetings.
معنی فارسی کلمه chattiness
:
گفتگوپذیری، حالتی از فرد که تمایل به صحبت کردن و ارتباط کلامی دارد.