معنی فارسی chauffeurship
B1حرفه یا وضعیت رانندهای که بهصورت حرفهای مشتریان را میراند.
The profession or status of a chauffeur who drives clients professionally.
- NOUN
example
معنی(example):
او به مدت یک سال برای شغل رانندگی خود آموزش دیده است.
مثال:
He has been training for his chauffeurship for a year.
معنی(example):
شغل رانندگی نیاز به مهارتهای عالی در رانندگی و خدمات به مشتری دارد.
مثال:
The chauffeurship requires excellent driving skills and customer service.
معنی فارسی کلمه chauffeurship
:
حرفه یا وضعیت رانندهای که بهصورت حرفهای مشتریان را میراند.