معنی فارسی check rein
B1افسار را کنترل کردن، به معنای محدود کردن یا کنترل کردن چیزی، معمولاً در قالب سوارکاری به کار میرود.
To exert control or restraint, typically in the context of riding a horse.
- VERB
example
معنی(example):
سوارکار باید افسار را بررسی کند تا اسب را کنترل کند.
مثال:
The rider needed to check the rein to control the horse.
معنی(example):
مهم است که هنگام سوارکاری افسار را بررسی کنید تا ایمنی را تضمین کنید.
مثال:
It's important to check the rein when riding to ensure safety.
معنی فارسی کلمه check rein
:
افسار را کنترل کردن، به معنای محدود کردن یا کنترل کردن چیزی، معمولاً در قالب سوارکاری به کار میرود.