معنی فارسی cheerlessly

B1

به طور بی‌حالت و بدون شور و شوق، بیان احساس ناراحتی یا بی‌احساسی.

In a manner that lacks cheerfulness or joy.

example
معنی(example):

او درباره روزش به طور بی‌حالت صحبت کرد.

مثال:

She spoke cheerlessly about her day.

معنی(example):

اتاق بعد از مهمانی به طور بی‌حالت خالی به نظر می‌رسید.

مثال:

The room felt cheerlessly empty after the party.

معنی فارسی کلمه cheerlessly

: معنی cheerlessly به فارسی

به طور بی‌حالت و بدون شور و شوق، بیان احساس ناراحتی یا بی‌احساسی.