معنی فارسی chemin
A2طریقی یا راهی کوچک، معمولاً به عنوان یک روش دسترسی به یک مکان.
A small path or way, often leading to a specific place.
- NOUN
example
معنی(example):
ما در کنار راهی قدم زدیم که به روستا میرسید.
مثال:
We walked along the chemin that led to the village.
معنی(example):
این مسیر باریک بود و با درختان احاطه شده بود.
مثال:
The chemin was narrow and surrounded by trees.
معنی فارسی کلمه chemin
:
طریقی یا راهی کوچک، معمولاً به عنوان یک روش دسترسی به یک مکان.