معنی فارسی chidra

B1

اصطلاح محلی که ممکن است معانی مختلفی داشته باشد.

A term used in specific contexts, often localized.

example
معنی(example):

چیدرا یک اصطلاح است که گاهی در گویش‌های محلی استفاده می‌شود.

مثال:

Chidra is a term sometimes used in local dialects.

معنی(example):

در جشنواره، آنها به غذا چیدرا اشاره کردند.

مثال:

In the festival, they referred to the food as chidra.

معنی فارسی کلمه chidra

: معنی chidra به فارسی

اصطلاح محلی که ممکن است معانی مختلفی داشته باشد.