معنی فارسی chievance

B2

شکایت، نارضایتی یا احساس ناعادلانه بودن در رابطه با یک وضعیت.

A formal complaint or expression of dissatisfaction.

example
معنی(example):

شکایت از رفتار ناعادلانه منجر به اعتراضات شد.

مثال:

The chievance of unfair treatment led to protests.

معنی(example):

شکایت او توسط کمیته شنیده شد.

مثال:

His chievance was heard by the committee.

معنی فارسی کلمه chievance

: معنی chievance به فارسی

شکایت، نارضایتی یا احساس ناعادلانه بودن در رابطه با یک وضعیت.