معنی فارسی childed
B1واژهای نادر برای اشاره به عمل زایمان.
An uncommon term referring to the act of giving birth.
- VERB
example
معنی(example):
او سال گذشته اولین بچه خود را به دنیا آورد.
مثال:
She childed her first baby last year.
معنی(example):
او سه بار در طول زندگی خود بچه دار شده است.
مثال:
He has childed three times in his life.
معنی فارسی کلمه childed
:
واژهای نادر برای اشاره به عمل زایمان.