معنی فارسی chimneyed
B1داشتن دودکش، به معنای واقع شدن یا طراحی شدن به گونهای است که شامل دودکش باشد.
Having or possessing a chimney; typically refers to structures designed with chimneys.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این خانه قدیمی دودکشی داشت و پر از شخصیت بود.
مثال:
The old house was chimneyed and full of character.
معنی(example):
ساختمانهای دودکشی معمولاً به معماری تاریخی نسبت داده میشوند.
مثال:
Chimneyed structures are often associated with historical architecture.
معنی فارسی کلمه chimneyed
:
داشتن دودکش، به معنای واقع شدن یا طراحی شدن به گونهای است که شامل دودکش باشد.