معنی فارسی chinnier

B1

چینی‌تر، مقایسه‌ای برای توصیف ویژگی‌ای که انحنای بیشتری دارد.

Comparative form of chinny, indicating a greater degree of curvature.

example
معنی(example):

این مسیر از مسیری که قبلاً رفتیم، چینی‌تر است.

مثال:

This path is chinnier than the one we took before.

معنی(example):

هر چه شیب چینی‌تر باشد، باید محتاط‌تر باشید.

مثال:

The chinnier the slope, the more careful you must be.

معنی فارسی کلمه chinnier

: معنی chinnier به فارسی

چینی‌تر، مقایسه‌ای برای توصیف ویژگی‌ای که انحنای بیشتری دارد.