معنی فارسی chipling
B1چپلینگ، موش خرما کوچک و جوان که به تازگی متولد شده یا هنوز در حال رشد است.
A juvenile or young chipmunk, typically referring to a small and immature version.
- NOUN
example
معنی(example):
چپلینگ یک موش خرما کوچک و جوان است.
مثال:
A chipling is a small, young chipmunk.
معنی(example):
چپلینگ در باغ بازی میکرد.
مثال:
The chipling was playing in the garden.
معنی فارسی کلمه chipling
:
چپلینگ، موش خرما کوچک و جوان که به تازگی متولد شده یا هنوز در حال رشد است.