معنی فارسی chipmucks

B1

موش‌های خرما، جوندگان کوچک و راه‌رفته‌ای که معمولاً در گروه‌های کوچک زندگی می‌کنند و به طور عمده در شمال آمریکا یافت می‌شوند.

Plural of chipmunk, referring to the species as a whole or multiple individuals.

example
معنی(example):

موش‌های خرما به خاطر کیسه‌های گونه‌یشان شناخته می‌شوند.

مثال:

Chipmucks are known for their cheek pouches.

معنی(example):

موش‌های خرما در حیاط دویدند.

مثال:

The chipmucks scurried around the yard.

معنی فارسی کلمه chipmucks

: معنی chipmucks به فارسی

موش‌های خرما، جوندگان کوچک و راه‌رفته‌ای که معمولاً در گروه‌های کوچک زندگی می‌کنند و به طور عمده در شمال آمریکا یافت می‌شوند.