معنی فارسی chipproof
B1مادهای که در برابر آسیبهای ناشی از تراوش مقاوم است.
Resistant to chipping; designed to withstand wear and tear.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رنگ جدید ضد تراشه است و آن را برای اتاق بچهها ایدهآل میکند.
مثال:
The new paint is chipproof, making it perfect for the kids' room.
معنی(example):
سرمایهگذاری در مواد ضد تراشه میتواند در درازمدت موجب صرفهجویی در هزینه شود.
مثال:
Investing in chipproof materials can save money in the long run.
معنی فارسی کلمه chipproof
:
مادهای که در برابر آسیبهای ناشی از تراوش مقاوم است.