معنی فارسی chirkest

B2

بهترین، بیشترین، شرایط یا سطحی که برتری داشته باشد.

The superlative form of chirk, meaning the highest degree of something.

example
معنی(example):

او بهترین تعریف خود را به هنرمند داد.

مثال:

She gave her chirkest compliment to the artist.

معنی(example):

از بین تمام نظرات، تعریف او بهترین بود که من دیده‌ام.

مثال:

Of all the reviews, his was the chirkest praise I've seen.

معنی فارسی کلمه chirkest

: معنی chirkest به فارسی

بهترین، بیشترین، شرایط یا سطحی که برتری داشته باشد.