معنی فارسی chirt
B1نوعی حشره یا موجود کوچک که به سرعت حرکت میکند.
A small creature or insect that moves quickly.
- NOUN
example
معنی(example):
چرت سریع و چابک بود.
مثال:
The chirt was quick and agile.
معنی(example):
ما چرت را که از میان چمنها حرکت میکرد مشاهده کردیم.
مثال:
We observed the chirt moving through the grass.
معنی فارسی کلمه chirt
:
نوعی حشره یا موجود کوچک که به سرعت حرکت میکند.